چه لذتی داره چادر مشکی ام!!!

نمیدانید واقعا نمیدانید چقدر شیرین است وقتی سیاهی چادرم سدی در برابر نگاه های هوس انگیز مردانی است  که مرا به مشابه کالا مینگرند.نمیدانید واقعا نمیدانید چقدر شیرین است وقتی سیاهی چادرم را به رخ فرشتگان خدا میکشم و آنان رنگین کمان بی حجابی را به رخ شیطان.نمیدانید واقعا نمیدانید چقدر شیرین است وقتی چشمانی که به زیر میافتد و گام هایی که به عقب مینشیند و راه کج میکنند تا مبادا به من برخورد کنند.نمیدانید واقعا نمیدانید چقدر شیرین است وقتی چهره ام سراسر آرامشی از بودن روح پاکم را با خود دارد و آنان سراسر در تلاطم مارک های رنگارنگ لوازم  آرایششان درگیر ویترین مغازه ها هستند.نمیدانید واقعا نمیدانید چقدر شیرین است وقتی من با خیال راحت در خیابان قدم میزنم و نگران باد و باران که بر صورتم مینشیند را نمیخورم ولی آنها نگران نازیبای و بدشکل شدن چهرشان به این سو و آن سو پناه میبرند تا مبادا زیبایشان زشت شود.نمیدانید واقعا نمیدانید چقدر شیرین است وقتی سادگی چهره ام را به سخره میگیرند و  قهقه سر میدهند و من به چهره معصوم رنگ شده شان مینگرم که چطور جولانگاه تیرهای شیطان چشمان مردان میشود.نمیدانید واقعا نمیدانید چقدر چادر مشکی ام زیباست.خدایا چقدر لذت ببخش است که من تورا دارم .خدایا این شیرینی را به همه بچشان.